سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 101
بازدید دیروز : 28
کل بازدید : 198366
کل یادداشتها ها : 121
خبر مایه


کبنانیوز-احسان یوسفی ؛

16  اسنفد 1387 را وقتی در تاریخ زندگیمان ورق میزنیم ، نسیم خوش و رایحه دل انگیر مردی استوار و محبوب را به یاد می آوریم  که اگرچه بعد از 4 سال توفیق اجباری از دیدن و شنیدن سخنان راه گشایش محروم بوده ایم اما با تمام سختی های حال حاضر و مسیر اشتباه پیموده شده ای که به اجبار ما را به آن کشاده اند باز هم یاد گدشته با حضور سید عبا شکلاتی هنوز هم شیرینی زاید الوصفی را در کام ملت ایجاد می کند ؛ که گویی باز یار خواهد آمد و غبار را  از رخ ایران و ملت سربلند بر خواهد شست.
زمانی که سید محمد خاتمی سفر انتخاباتی خود را از شیراز آغاز نمود و قرار خود را بر حضور در یاسوج و سپس بوشهر گذاشت اصولگرایانی که مدیریت  خوبی نداشتند،  احساس میکردند که حضور خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری تاثیری در بازی شطرنج آنها نخواهد داشت و مورد استقبال ملت قرار نخواهد گرفت!
اما وقتی گذشته با افتخار ایران را مرور می کنیم ، ناخوداگاه  دلت در گیر و داد جمعه با شکوه 16 اسفند 87 می ماند و اشک شوق بر گونه سرازیر می شود که گویی تنها لذت شیرینی که ملت به خاطر داریم ، تنها همان جمعه ایست که بعد از آن زمستان شیرین دیگر هیچ زنده باد بهاری به حقیقت نپیوست و  بعد از آن هر بهاری که  آمد دروغی بیش نبود.
مرد خوش سیما و محبوب ایران زمین وعده داد که جمعه را در دامان دنای استوار و در پهنای رودخانه بشار با ملت صادق و مهمان نواز لر سپری خواهد کرد و به مهمیانی این قوم بزرگ خواهد آمد.
مردم شریف و آگاه استان وقتی خبر آمدن خاتمی را تنها دو روز قبل از آمدن سید همیشه خندان شنیدند پیش از آنکه هم چون دیگران به رانت های دولتی متصل باشند و با هزینه های  بیت المال  سعی در انعکاس خبر آمدن یار خود را دهند  چنان با شور و علاقه  به حضور سید محمد خاتمی واکنش نشان دادند که در روزی که رئیس جمهور محبوب  اصلاحات گام در مهد آریوبرزن دلیر نهاد  شیر زنان و غیور مردان لر به استقبال او رفتند به طوری که ترافیک 25 کیلومتری استقبال از خاتمی در ایران به سرعت مخابره شد و شوک عظیمی به اصولگرایان وارد کرد؛ تا جایی که برخی از آقایان به خاطر آن موج عظیم و بینظیر که در استقبال از خاتمی صورت گرفته بود ، در روزنامه های پر تیراژ خود که از پول ملت  تامین می شد سید ایران را تهدید به ترور کردند همچنان که “بی نظیر بوتو” را در پاکستان به خاطر محبوبیتش  در بین مردم  از صحنه روزگار  ناجوانمردانه محو نمودند.


“خاتمی آمد… یار آمد…” جمله ای بود که مردم مشتاق و خواهان سید محمد خاتمی در بین خود هر لحظه زمزمه میکردند و چشم انتظار دیدار با نامزد ریاست جمهوری خود بود تا آنکه کاروان خاتمی پس از توقف‌های مکرر در مسیر و تاخیر چند ساعته به دلیل استقبال کم‌نظیر و گرم مردم در طول راه شیراز-یاسوج، وارد شهر یاسوج شد.
هزاران نفر از هواداران اصلاحات  در مسیر حرکت اتوبوس قرمزرنگ حامل خاتمی با سردادن شعارهایی چون «خاتمی پاینده، رئیس جمهور آینده» و «صلی علی محمد، یار امام خوش آمد»، «صلی علی محمد، امید ملت آمد» و «تو سیدی تو نوری حتما رئیس جمهوری» به گرمی از سیدمحمد خاتمی استقبال کردند.
مجموعه‌ای بیش از 500 اتومبیل از یاسوج به استقبال آقای خاتمی و همراهان آمده‌ بودند و اتوبوس قرمزرنگ حامل سید محبوب را احاطه کردند. تعداد بسیار زیادی اتومبیل نیز در کنار جاده منتظر حضور این رهبر کاریزماتیک سیاسی بودند تا با عبور اتوبوس حامل ایشان دور بزنند و به جمع همراهان خاتمی اضافه شوند. سرنشینان خودروهای مستقبلین عکس‌های خاتمی را در دست گرفته‌ بودند و با بوق و شعار به گرمی از خاتمی استقبال می کردند. حجم کاروان مستقبلین به حدی رسیده بود که پلیس راهنمایی رانندگی جاده یاسوج راه را یک طرفه کرد تا کاروان پرجمعیت همراهان یار اصلاحات زودتر به شهر برسد.

از نکات قابل تامل آن جمعه حماسه ساز میتوان به این امر اشاره کرد که نیروی انتظامی استان فارس وقتی که کاروان خاتمی را اسکورت می‌کردند با ورود به استان کهکیلویه و بویراحمد از ادامه مسیر خودداری کرده و اسکورت کاروان خاتمی توسط خودروهای مستقبلین صورت گرفت و این حرکت اولین باری بود که حفاظت از یک  شخصیت کاریزماتیک و محبوب ملی و بین المللی توسط حامیانش و خارج از اراده نیروهای امنیتی  صورت می گرفت .

اما  موج حمایت مردم در استقبال ازسیدمحمد خاتمی به قدری عظیم  بود که زمان حضور ایشان که قرار بود در ساعت 2 بعد ازظهر انجام بگیرد در ساعت 5  بعد از ظهر در میان استقبال پرشکوه مردم وارد مصلی یاسوج شدند و سخنرانی خود را در میان تشویق‌های مکرر مردم ایراد کردند.
پیش از سخنرانی ملت طرفدار اصلاحات که از چند ساعت قبل در انتظار ورود خاتمی به سر می‌بردند با شور و هیجان و سر دادن شعارهای چون «خاتمی پاینده، رئیس جمهور آینده» و «صلی علی محمد، یار امام خوش آمد» به استقبال از خاتمی پرداختند.
جوانان و دانشجویان حاضر در مصلی هنگامی که قامت استوار و سیمای مرد خوش نام اصلاحات را دیدند گویی که اکسیر جوانیشان را آزاد کرده باشی چنان به شور، هیجان ، نشاط و شادی پرداختند به طوری که می توانستیم در آن لحظه اوج علاقه و وفاداری این ملت به اصلاحات و خاتمی را به به خوبی احساس کرد.
دانشجویان و اساتید آگاه و فهیم که در طی 4 سال گذشته با جو غیر قابل انعطاف در محیط های آکادمیک و به صورتی  که گروه حاکم جز اندیشه خود را بر نمی تابید  مواجهه بودند با آمدن مرد عبا شکلاتی که یاد دورانش در پاستور بیانگر شعار زیبای ” زنده باد مخالف من ” بود چنان یاد برخورد های قهر آمیز را در دلشان زنده کرد که همه آنها  با همراهی جمعیت شعار”آزادی و اندیشه ، با خاتمی همیشه” را با صدای رسا فریاد زدند تا فراموش نکنند روزی را که  خاتمی در سالن دانشکده مهندسی  دانشگاه تهران به قشر تحصیلکرده اعلام کرد:” اجازه دهید بعد از ما افراد دیگری بر سر کار خواهند آمد و شما مدیریت و برخورد آنها را با خود خواهید دید “، برایشان زنده شد.
سیل عظیم استقبال از مرد عبا شکلاتی در مصلی یاسوج به قدری عظیم و شورانگیز بود که سخنرانی‌ خاتمی را به طور مکرر با سر دادن شعارهای خود قطع می‌کردند و او را مورد تشویق قرار می‌دادند.
هرگز از یاد نخواهم برد وقتی که سیدمحمد خاتمی در ابتدای سخنان خود بیان نمودند، دوستان اینجا شعار یا مرگ یا آزادی می‌دادند. من می‌گویم هم زندگی، هم آزادی، هم عدالت، هم اخلاق، هم پیشرفت، و هم توسعه، مگر انقلاب اسلامی چنین نمی‌خواست؟ مگر شعار اصلی ما استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی نبود؟ که خاتمی با این نطق دل انگیز نشان داد هنوز هم بر عهد خود با ملت در احقاق حقوقشان وفادار است و خواستار ترویج شعار زیبای “زنده باد مخالف من” است.
اما عده ای خاص و معلوم الحال که تاب دیدن این  استقبال بی نظیر و با شکوه را از خاتمی نداشتند از روی حسادت و مقابله با موج عظیم مردمی ، بلندگوهای خارج از مصلی را قطع نمودند تا صدای خاتمی را از ملت بگیرند اما غافل از آن بودند که خاتمی در دل های مردم ورود کرده بود و دل هر مرد و زنی را ستاد خود نموده بود .
البته باید از اسطوره ماندگار دیارمان ” آیت الله ملک حسینی ره” نیز تشکر و قدردانی نمود چرا که اگر حضور ایشان و کلام نافذ و شجاعت مثال زدنیشان نبود  یقینا جریان انحصار طلب از دادن مکان برای سخنرانی و استقبال از سید محمد خاتمی جلوگیری میکردند ؛ چرا که عده ای بدنبال برنامه ریزی برای برخورد زننده با این مردم محبوب ایران زمین بودند اما آیت الله ملک حسینی “ره” فارغ از رنگ بندی های سیاسی مردانه وارد عرصه شدند و میدان را از حضور بی اخلاقان پاک نمودند.

اما از نکات خاص و جالب آقایان آن جمعه تاریخی ، آن بود که مسئولین اصولگرا احساس می کردند میتوانند علاقه ملت را به خاتمی با وعده جایزه و پول خریداری کنند؛ که در حرکتی به دور از تدبیر و تعقل برنامه پیاده روی همگانی که هر جمعه در ساعت 7 صبح برگزار می شد در روز استقبال از خاتمی به یکباره از ساعت  7 صبح  به پیاده روی  ظهر گاهی در ساعت 2 بعد از ظهر تغییر پیدا کرد و  همایشی که به زحمت در پایان هر جمعه نفیس ترین جایزه اش یک یا دو دستگاه دوچرخه سواری بود در آن روز جمعه  با دست و دل بازی به 3 دستگاه پراید تغییر پیدا کرد تا شاید با آن جایزه ها بتوانند نگاه و توجه مردم را عوض کنند.
اما استقبال با شکوه و خیره کننده ملت از خاتمی  و عدم استقبال معنا دار مردم از همایش پیاده روی مسئولین برگزار کننده پیام روشنی به  اصولگرایان داد تا درک کند  که  نگاه ، توجه و فکر ملت با  آنچه آنان در افکار خود می پرورانند جداست.
جمعیت طرفدار از سید محمد خاتمی چنان گسترده و با شکوه بود که برخی از افراد  از ورود  بیش از 650 خودرویی که از 25 کیلومتری یاسوج کاروان خاتمی را همراهی می‌کردند و عکس‌های خاتمی را حمل می‌نمودند به داخل شهر جلوگیری می کردند که ابتدا عکس‌های خاتمی را ضبط و سپس اجازه ورود خودروهای مستقبلین به داخل شهر را می دادند اما هیچ یک از این رفتار های زننده مانع از همراهی مردم با رئیس محبوب و کاریزماتیک اصلاحات نشد!
اما در پایان آن روز خاطر انگیر و فراموش نشدنی مردم شریف استان بار دیگر علاقمندی خود به سید محمد خاتمی و اصلاحات را نشان دادند تا  آن حماسه  باشکوه تا ابد در یاد و خاطره روزگار ثبت شود و تاریخ به نیکی از آن یاد کند.
اینک بار دیگر نسیم خوش  عطر 16 اسفند ماه 91  یاد آور همان جمعه دل انگیز 16 اسفند 87 می باشد که خبر از حضور خاتمی و اصلاحات را در ایران عزیز نوید می دهند؛ اما باید منتظر ماند تا این خاطره خوش بار دیگر به واقعیت بپیوندد چرا که آینده آبستن حوادث زیادی خواهد بود.
هنوز هم ملت ایران بر این باورند که سید محمد خاتمی  را می توان تنها رئیس جمهوری قلم داد کرد که همه را به تفکر وا می داشت که می توان صادق بود، پاک بود، مهربان بود و در عین حال نیز رئیس جمهور هم بود.
به امید چنین روزی که…”جایی همدیگر را دیدار خواهیم کرد که تاریکی را در آن راه نیست.” بخشی از کتاب 1984 “جورج اورول”

 






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ